[اسم]

l'intuition

/ɛ̃tɥisjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 حس درونی شم، الهام

مترادف و متضاد pressentiment déduction
avoir de l'intuition
شم قوی داشتن
  • Elle a de l'intuition.
    او شمّی قوی‌ دارد.
avoir l'intuition que...
حس درونی داشتن که...
  • Il a l'intuition qu'un problème va se produire.
    او این حس درونی را دارد که مشکلی پیش خواهد آمد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان