Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . وسوسهانگیز
2 . (استدلال و غیره) قانعکننده
3 . مقاومت ناپذیر در برابر خندیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
irrésistible
/iʁezistˈibl/
قابل مقایسه
1
وسوسهانگیز
مقاومت ناپذیر
1.Une femme irrésistible
1. زنی وسوسهانگیز
2
(استدلال و غیره) قانعکننده
محکم، قوی
1.logique irrésistible
1. منطق قانع کننده
3
مقاومت ناپذیر در برابر خندیدن
1.Il est irrésistible quand il raconte son histoire.
1. وقتی قصهاش را تعریف میکند در برابر خندیدن مقاومت ناپذیر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
irréprochable
irrépressible
irréparable
irrémédiable
irrégulièrement
irrésolu
irréversible
irrévocable
irrévérencieux
isaac newton
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان