[فعل]

lâcher

/lɑʃe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: lâché] [حالت وصفی: lâchant] [فعل کمکی: avoir ]

1 رها کردن ترک کردن

  • 1.Il a lâché ses amis les uns après les autres.
    1. او دوستانش را یکی پس از دیگری ترک کرد.
  • 2.J'ai lâché le ballon et il s'est envolé.
    2. من بالون را رها کردم و به هوا رفت [پرواز کرد].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان