[اسم]

la lacune

/lakyn/
قابل شمارش مونث

1 نقص مشکل

  • 1.Le contrat commercial n'avait pas de lacunes.
    1. قرارداد تجاری مشکلی نداشت.
  • 2.Ma dissertation avait quelques lacunes, alors je l'ai réécrite.
    2. مقاله‌ام چندین نقص داشت، بنابراین آن را دوباره نوشتم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان