[اسم]

le landau

/lɑ̃do/
قابل شمارش مذکر

1 کالسکه (بچه)

  • 1.Elle poussait un landau.
    1. او یک کالسکه را هل میداد.
  • 2.La mère a promené son bébé en landau.
    2. مادر بچه‌اش را در کالسکه به گردش برد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان