[اسم]

les langues

/lɑ̃g/
قابل شمارش جمع مونث

1 زبان (رشته تحصیلی)

  • 1.Il va étudier les langues.
    1. او (رشته) زبان خواهد خواند.
  • 2.J'adore étudier les langues à la fac.
    2. من عاشق زبان خواندن در دانشگاه هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان