[اسم]

la Machine

/ma.ʃin/
قابل شمارش مونث

1 دستگاه ماشین

  • 1.Pour y arriver, il faudrait inventer une machine.
    1. برای رسیدن به آن، باید دستگاهی اختراع میشد.
  • 2.Une machine à café instantanée
    2. دستگاه قهوه فوری
  • 3.Une machine à écrire
    3. ماشین تحریر [تایپ]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان