[اسم]

le magazine

/magazin/
قابل شمارش مذکر
[جمع: magazines]

1 مجله

مترادف و متضاد périodique revue
un magazine de jardinage/littéraire...
مجله درباره باغبانی/ادبی...
  • 1. Elle écrit des articles sur le vin pour un magazine français.
    1. او مقاله‌هایی راجع به شراب برای یک مجله فرانسوی می نویسد.
  • 2. Je veux faire un magazine littéraire.
    2. در صدد ایجاد یک مجله ادبی هستم.

2 برنامه (رادیویی، تلویزیونی)

  • 1.À seize heures, la chaîne rediffuse son magazine scientifique.
    1. ساعت 4 عصر کانال برنامه علمی‌اش را پخش می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان