[اسم]

le magnétophone

/maɲetɔfɔn/
قابل شمارش مذکر

1 ضبط صوت

  • 1.Il enregistrait ses cassettes et les écoutait sur son magnétophone.
    1. او کاست‌هایش را ضبط می‌کرد و روی ضبط صوتش گوش میداد.
  • 2.Magnétophone portable.
    2. ضبط صوت سیار.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان