[صفت]

mal habillé

/mal abije/
قابل مقایسه
[حالت مونث: mal habillée] [جمع مونث: mal habillées] [جمع مذکر: mal habillés]

1 بد لباس بد تیپ

  • 1.Je croyais que j'étais mal habillé.
    1. فکر می‌کردم که بد تیپ هستم.
  • 2.Tu es vraiment trop mal habillé.
    2. تو واقعا خیلی بد لباس هستی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان