[اسم]

la malchance

/malʃɑ̃s/
قابل شمارش مونث

1 بدشانسی بدبیاری، بداقبالی

  • 1.J'ai eu la malchance de perdre mes clés.
    1. بدبیاری‌ آوردم کلیدهایم را گم کردم.
  • 2.Je ne laisse pas la malchance me décourager.
    2. من اجازه نمی‌دهم بدشانسی من را ناامید کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان