[اسم]

la marée noire

/maʁe nwaʁ/
قابل شمارش مونث
[جمع: marées noires]

1 آلودگی نفتی دریا

  • 1.Cette région a été dévastée par la marée noire.
    1. این ناحیه به دلیل آلودگی نفتی دریا نابود شده است.
  • 2.Nous connaissons les conséquences de la marée noire.
    2. ما از عواقب آلودگی نفتی دریا آگاه هستیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان