[اسم]

le match

/matʃ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: matchs]

1 مسابقه

  • 1.Il parlait toujours de match de boxe entre nous.
    1. او در بین ما همیشه از مسابقه بوکس حرف می زد.
  • 2.Le match de foot commence dans une demi-heure.
    2. مسابقه فوتبال تا نیم ساعت دیگر شروع می شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان