[اسم]

le maximum

/maksimɔm/
قابل شمارش مذکر

1 بیشترین میزان بیشترین

  • 1.Il faut recueillir un maximum de signatures.
    1. باید بیشترین (تعداد) امضا را جمع‌آوری کرد.
  • 2.J'ai fait le maximum, mais je ne sais si cela suffira.
    2. من بیشترین میزان را انجام دادم اما نمی‌دانم کافی خواهد بود (یا خیر).
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان