[اسم]

le membre

/mɑ̃bʀ/
قابل شمارش مذکر

1 عضو

  • 1.Mon collègue est membre du syndicat.
    1. همکارم عضو سندیکا است.
  • 2.Seuls les membres du club sont acceptés à cette soirée.
    2. تنها اعضای انجمن در این مهمانی پذیرفته می‌شوند [می‌توانند شرکت کنند].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان