Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . میکروسکوپ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le microscope
/mikʀɔskɔp/
قابل شمارش
مذکر
1
میکروسکوپ
1.Le scientifique a observé le groupe de cellules au microscope.
1. دانشمند تودهای از سلولها را در میکروسکوپ مشاهده کرد.
2.Les chercheurs se servent de microscopes pour étudier les molécules.
2. پژوهشگران از میکروسکوپ برای مطالعه کردن به روی مولکولها استفاده میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
microprocesseur
microphone
microfilm
microcosme
microclimat
microscopique
microsillon
midi
midinette
mie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان