[اسم]

le milieu

/miljø/
قابل شمارش مذکر
[جمع: milieux]

1 وسط میان، نیمه

  • 1.Il y a une petite île au milieu du lac.
    1. یک جزیره‌ی کوچک در میان دریاچه وجود دارد.
  • 2.Je me suis réveillé au milieu de la nuit.
    2. من نیمه شب از خواب بیدار شدم.

2 محیط

  • 1.Il travaille dans un milieu international.
    1. او در یک محیط بین‌المللی کار می‌کند.
  • 2.Ma fille s'est bien adaptée à son nouveau milieu.
    2. دخترم خودش را به خوبی با محیط جدیدش وفق داده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان