[اسم]

la nationalité

/nasjɔnalite/
قابل شمارش مونث

1 ملیت

  • 1.Après la guerre, la nationalité de l'île n'était pas claire.
    1. پس از جنگ، ملیت جزیره مشخص نبود.
  • 2.Je ne connais pas sa nationalité.
    2. من ملیت او را نمی دانم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان