[اسم]

la nausée

/noze/
قابل شمارش مونث

1 (حالت) تهوع

  • 1.Durant le voyage, il ressentit des nausées.
    1. در طول سفر، او حالت تهوع حس می‌کرد.
  • 2.J'ai des nausées.
    2. من حالت تهوع دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان