[اسم]

le nickel

/nikˈɛl/
قابل شمارش مذکر

1 نیکل (فلز)

[صفت]

nickel

/nikˈɛl/
قابل مقایسه

2 بی‌عیب و نقص

  • 1.j'aimerais arriver nickel à cette conférence.
    1. دوست دارم در این سخنرانی بی‌عیب و نقص به نظر برسم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان