[فعل]

nier

/nje/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: nié] [حالت وصفی: niant] [فعل کمکی: avoir ]

1 رد کردن تکذیب کردن، حاشا کردن

  • 1.Ça ne sert à rien de nier : je sais tout !
    1. حاشا کردن هیچ فایده‌ای ندارد، من همه چیز را می‌دانم!
  • 2.Le scientifique ne voit aucune raison de nier l'hypothèse.
    2. دانشمند هیچ دلیل برای رد کردن فرضیه نمی‌بیند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان