[اسم]

la nonchalance

/nɔ̃ʃalɑ̃s/
قابل شمارش مونث

1 سهل انگاری بی قیدی، بی خیالی

  • 1.C'est une tâche faite avec nonchalance.
    1. این مسئولیتی است که با سهل انگاری انجام شده است.
  • 2.Il travaille avec une nonchalance exaspérante.
    2. او با بی قیدی عصبانی کننده‌ای کار می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان