[صفت]

onctueux

/ɔ̃ktyø/
قابل مقایسه
[حالت مونث: onctueuse] [مذکر قبل از حرف صدادار: onctueux] [جمع مونث: onctueuses] [جمع مذکر: onctueux]

1 چرب و نرم خامه‌ای

  • 1.Ce plat a une texture onctueuse.
    1. این غذا بافت خامه‌ای دارد.
  • 2.L'ajout de crème fraîche rend ce potage très onctueux.
    2. افزودن خامه تازه این سوپ را خیلی چرب و نرم می‌کند.

2 ملایم لطیف

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان