[اسم]

l'organe

/ɔʁɡˈan/
قابل شمارش مذکر

1 اندام عضو

  • 1.organe de la digestion
    1. اندام گوارشی

2 صدا

  • 1.Un bel organe
    1. صدای زیبا
با این معنی در متون ادبی و قدیمی به کار می‌رود.

3 سازمان ارگان

  • 1.Ensemble des organes directeurs de l'État
    1. مجموع ارگان‌های مدیریتی دولت

4 ارگ (موسیقی)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان