[فعل]

oser

/oze/
فعل گذرا
[گذشته کامل: osé] [حالت وصفی: osant] [فعل کمکی: avoir ]

1 جرئت کردن

  • 1.Je n'ose pas lui annoncer le décès de son ami.
    1. من جرئت نمی‌کنم به او (خبر) مرگ دوستش را بگویم.
  • 2.Le garçon n'ose pas aller dans l'eau.
    2. پسربچه جرئت نمی‌کند داخل آب برود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان