[قید]

oui

/’wi/
غیرقابل مقایسه

1 بله

مترادف و متضاد assurément non
  • 1.« Est-ce juste ? — Oui. »
    1. - درست است؟ - بله.
  • 2.Oui, je le sais.
    2. بله، من این را می‌دانم.
répondre oui/répondre par oui
جواب بله دادن
mais oui, bien sûr.
بله خب، البته.
je pense que oui.
فکر می‌کنم که بله این طور باشد.
[اسم]

l'oui

/’wi/
قابل شمارش مذکر

2 بله جواب بله، جواب یا رای مثبت

مترادف و متضاد non
  • 1.Le premier oui qui sort de lèvres bien-aimées !
    1. اولین بله‌ای که از دهان معشوق بیرون می‌آید.
  • 2.Les oui sont majoritaires.
    2. اکثریت، آرای مثبت هستند.
un oui franc et massif
یک بله جانانه
Le oui l’a emporté.
او رای مثبت به دست آورد. [او رای بله را گرفت.]
Oui et non
هم بله هم نه
  • « Êtes-vous sûr ? — Oui et non. »
    - مطمئنید؟ - هم بله هم نه.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان