[اسم]

le péril

/peʀil/
قابل شمارش مذکر

1 خطر مخاطره

  • 1.Il n'a jamais mis sa vie en péril pour son travail.
    1. او هیچ‌وقت زندگی‌اش را برای کارش در مخاطره نینداخته است.
  • 2.La crise financière a mis l'entreprise en péril.
    2. بحران مالی شرکت را در خطر قرار داده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان