[اسم]

les percussions

/pɛʀkysjɔ̃/
قابل شمارش جمع مونث

1 ساز کوبه‌ای پرکاشن

  • 1.Dans un orchestre de jazz, la percussion est un élément important.
    1. در یک ارکستر جاز، پرکاشن یک عامل مهم است.
  • 2.La batterie fait partie des percussions.
    2. درامز جزو سازهای کوبه‌ای است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان