[اسم]

le persil

/pɛʀsi/
قابل شمارش مذکر

1 جعفری

  • 1.Je coupe du persil sur la salade de tomates.
    1. روی سالاد گوجه جعفری خورد می کنم.
  • 2.Tu me ramèneras un peu de persil ?
    2. کمی برایم جعفری می آوری؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان