[اسم]

la phobie

/fɔbi/
قابل شمارش مونث

1 هراس ترس شدید

  • 1.Il veut soigner sa phobie des araignées.
    1. او می‌خواهد هراسش از عنکبوت‌ها را درمان کند.
  • 2.Martin a une phobie de la foule.
    2. "مرتن" ترس شدیدی از ازدحام دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان