[اسم]

le pilier

/pilje/
قابل شمارش مذکر

1 نقطه اتکاء رکن، تکیه‌گاه اصلی، حامی اصلی

  • 1.Le tourisme est un pilier de l'économie du pays.
    1. گردشگری یک نقطه اتکاء در اقتصاد کشور است.
  • 2.Voilà les sept piliers de la sagesse.
    2. این هم 7 رکن درایت (است).
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان