[اسم]

la pilule

/pilyl/
قابل شمارش مونث

1 قرص (دارو) قرص ضد بارداری

  • 1.Martine a oublié de prendre sa pilule.
    1. "مارتین" خوردن قرص ضد بارداری‌اش را فراموش کرده است.
  • 2.Mon père prend trois pilules par jour pour son arthrite.
    2. پدرم برای التهاب مفاصلش روزی 3 قرص می‌خورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان