1.
Il existe plus de choses que tu ne connais pas.
1.
چیزهای بیشتری وجود دارد که تو نمیدانی.
2.
Nous pouvons fournir plus d'informations sur demande.
2.
ما میتوانیم اطلاعات بیشتری راجع به درخواستمان کسب کنیم.
gagner/aimer... plus
بیشتر بهدست آوردن/دوست داشتن....
1.
Ce sont les livres que j’ai le plus aimés.
1.
اینها کتابهایی هستند که بیشتر دوستشان دارم.
2.
Depuis janvier, elle gagne plus.
2.
بعد از ژانویه او بیشتر پول درمیآورد.
2
نه...دیگر [نشانه منفی ساز افعال]
مترادف و متضاد
encore
toujours
ne... plus
نه... دیگر
1.
Elle ne veut plus avancer.
1.
او دیگر نمیخواهد پیش برود.
2.
Il n'est plus malade.
2.
او دیگر مریض نیست.
3.
Il ne travaille plus ici.
3.
او دیگر اینجا کار نمیکند.
ترکیب ne... plus
دقت کنید که ne و plus بین دو قسمت یک فعل قرار میگیرد مثل: il ne travaille plus
اما اگر فعل ترکیبی بود ne و plus دو طرف فعل کمکی قرار میگیرد مثل: je n'ai plus parlé avec lui.
3
-تر [نشانه صفت تفضیلی یا برتر]
بیشتر
مترادف و متضاد
moins
plus beau/grand/petit...
زیبا/بزرگ/کوچک... ترین
1.
Ce concert est mon plus beau souvenir de Bruxelles.
1.
این کنسرت زیباترین خاطره من از بروکسل است.
2.
Elle a les plus beaux yeux du monde.
2.
او زیباترین چشمهای دنیا را دارد.
3.
Prenez les tomates les plus mûres.
3.
رسیدهترین گوجهها را بردارید.
plus... que
تر... از
1.
Elle est plus forte que ,oi.
1.
او از من قویتر است.
2.
Elle est plus grande que moi.
2.
او از من قدبلندتر است.
3.
Il fait plus frais qu'hier.
3.
هوا از دیروز سردتر است.
[حرف ربط]
plus
/plys/
4
بهعلاوه
مترادف و متضاد
moins
1.Quatre plus deux égalent six.
1.
4 بهعلاوه 2 میشود 6.
[اسم]
le plus
/plys/
غیرقابل شمارش
مذکر
5
علامت جمع
1.N'oubliez pas le plus, sinon le calcul est faux.
1.
علامت جمع را فراموش نکنید وگرنه محاسبه اشتباه میشود.