[اسم]

le pompiste

/pɔ̃pist/
قابل شمارش مذکر

1 متصدی پمپ بنزین

  • 1.Il fut trois ans pompiste.
    1. او 3 سال متصدی پمپ بنزین بود.
  • 2.Je travaillais comme pompiste.
    2. من به عنوان متصدی پمپ بنزین کار می‌کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان