[اسم]

la ponctualité

/pɔ̃ktɥalite/
قابل شمارش مونث

1 وقت‌شناسی خوش‌قولی

  • 1.Il rembourse ses dettes avec ponctualité.
    1. او قرض‌هایش را با خوش‌قولی پس می‌دهد.
  • 2.La ponctualité est le respect pour la personne qui attend.
    2. وقت‌شناسی، احترام برای شخصی‌ست که منتظر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان