[اسم]

le porte-bonheur

/pˈɔʁtbɔnˈœʁ/
قابل شمارش مذکر

1 طلسم خوش شانسی وسیله‌ای که با خودش خوش شانسی می‌آورد.

  • 1.Le fer à cheval, sont des porte-bonheur.
    1. نعل اسب طلسم خوش شانسی است.
[صفت]

porte-bonheur

/pˈɔʁtbɔnˈœʁ/
قابل مقایسه

2 شانس خوش‌یمنی

  • 1.Mon porte-bonheur stylo me donne de la force.
    1. خودکار شانسم به من نیرو می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان