[اسم]

le portrait

/pɔʀtʀɛ/
قابل شمارش مذکر

1 چهره (نقاشی، عکاسی) تک‌چهره، پرتره

  • 1.L'artiste a peint un portrait de sa femme.
    1. هنرمند چهره [پرتره] زنش را نقاشی کرد.
  • 2.Un photographe professionnel a pris mon portrait.
    2. یک عکاس حرفه‌ای از چهره‌ی من عکس گرفت.

2 کپی برابر اصل

  • 1.Elle est le portrait de sa mère.
    1. او کپی برابر اصل مادرش است
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان