[اسم]

le pot

/po/
قابل شمارش مذکر

1 کوزه شیشه، ظرف

  • 1.Il y a des pots pleins de confiture dans la cuisine.
    1. شیشه‌هایی پر از مربا در آشپزخانه هستند.
  • 2.Nous avons un pot de miel.
    2. ما یک کوزه عسل داریم.
Un pot de confiture/moutarde...
شیشه مربا/سس خردل...
  • J'ai fini le pot de moutarde pour cuisiner le lapin.
    برای پختن گوشت خرگوش یک شیشه سس خردل تمام کردم.
Un pot à lait
کوزه شیر

2 گلدان

  • 1.Elle a mis les fleurs dans un joli pot.
    1. او گلها را در یک گلدان زیبا قرار داده است.
  • 2.Je plante des fleurs dans un pot.
    2. در یک گلدان گل می کارم.
en pot
توی گلدان [گلدانی]
  • 1. Des fines herbes cultivées en pot.
    1. سبزی خوردنی کاشته شده توی گلدان
  • 2. Préférez-vous les fleurs en pot ou les fleurs coupées ?
    2. گل توی گلدان دوست دارید یا گل‌های چیده شده؟

3 شانس بخت، اقبال خوب

informal
Pas de pot !
(هیچ) شانسی نیست!
avoir du pot
شانس آوردن
  • Je suis arrivé à l'heure, j'ai eu du pot.
    من به موقع رسیدم، شانس آوردم.
manque de pot !
بخشکی شانس!

4 نوشیدنی

informal
boire/prendre un pot
نوشیدنی خوردن
  • On va prendre un pot ce soir.
    امشب می‌ریم یه نوشیدنی می‌زنیم بر بدن.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان