[اسم]

le potiron

/pɔtiʁɔ̃/
قابل شمارش مذکر

1 کدو تنبل کدو حلوایی

  • 1.Cette tarte au potiron a l'air délicieuse.
    1. این تارت کدو تنبل به نظر خوشمزه می‌آید.
  • 2.J'ai fait de la soupe au potiron.
    2. من سوپ کدو حلوایی درست کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان