[اسم]

le poulet

/pulɛ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: poulets]

1 مرغ (کوچک) جوجه (بزرگ)

  • 1.Il veut sacrifier un poulet vivant.
    1. او می‌خواهد یک مرغ زنده را قربانی کند.

2 گوشت مرغ

  • 1.J’adore le poulet.
    1. عاشق گوشت مرغم.
  • 2.On va manger du poulet pour souper.
    2. ما برای شام (گوشت) مرغ خواهیم خورد.
un poulet rôti
گوشت مرغ بریانی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان