[اسم]

la présomption

/pʀezɔ̃psjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 استنباط (از روی قرآین) فرض، گمان، ظن

  • 1.Ce n'est qu'une présomption.
    1. این فقط یک فرض است.
  • 2.Ils ont condamné cet accusé sur de simples présomptions.
    2. او طبق استنباطهای ساده این متهم را محکوم کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان