[عبارت]

prendre la mouche

/pʁɑ̃dʁə la muʃ/

1 عصبی شدن از کوره دررفتن

  • 1.Bien, pas besoin de prendre la mouche à propos de ça.
    1. خب، لازم نیست راجع به این عصبی شوید.
  • 2.C'est inutile de prendre la mouche.
    2. عصبی شدن بی‌فایده است.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "گرفتن مگس" است که کنایه از "عصبی شدن" و "از کوره دررفتن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان