[اسم]

le progrès

/pʀɔgʀɛ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: progrès]

1 پیشرفت

  • 1.J'ai fait de gros progrès en français.
    1. من در (زبان) فرانسه پیشرفت زیادی کرده‌ام.
  • 2.Le professeur est heureux de voir les progrès de sa classe.
    2. استاد از دیدن پیشرفت کلاسش خوشحال است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان