[اسم]

le projet

/pʀɔʒɛ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: projets]

1 پروژه طرح

  • 1.Ce projet doit être achevé à l'automne.
    1. این پروژه باید در پاییز به اتمام برسد.
  • 2.Je cherche toujours un nouveau projet pour ma thèse.
    2. من هنوز به دنبال طرح جدیدی برای رساله ام هستم.
le projet de construction d’un musée
پروژه ساخت یک موزه
en projet
در دست ساخت

2 برنامه

des projets de vacances
برنامه تعطیلات
  • Il a des projets pour les vacances.
    او برای تعطیلاتش برنامه دارد.
faire des projets
برنامه‌ریزی کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان