[فعل]

propager

/pʁɔpaʒˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: propagé] [حالت وصفی: propageant] [فعل کمکی: avoir ]

1 پخش کردن گسترش دادن

  • 1.Son livre a propagé cette théorie.
    1. این کتاب این تئوری را گسترش داده است.

2 انتشار دادن منتشر کردن

  • 1.Propager une nouvelle.
    1. خبری را منتشر کردن

3 تکثیر کردن زیاد کردن

  • 1.Propager des espèces.
    1. گونه‌هایی را تکثیر کردن

4 گسترش یافتن پخش شدن (se propager)

  • 1.Le feu se propage rapidement sous l'action du vent.
    1. آتش سریع با وزش باد گسترش می‌یابد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان