[فعل]

protester

/pʀɔtɛste/
فعل گذرا
[گذشته کامل: protesté] [حالت وصفی: protestant] [فعل کمکی: avoir ]

1 اعتراض کردن معترض شدن

  • 1.Ils protestent contre la politique gouvernementale.
    1. آنها علیه سیاست‌ دولتی اعتراض می‌کنند.
  • 2.L'enfant a protesté contre sa punition.
    2. بچه در مقابل تنبیهش معترض شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان