[اسم]

le réfugié

/ʀefyʒje/
قابل شمارش مذکر

1 پناهنده آواره

  • 1.Aide aux réfugiés.
    1. کمک به پناهندگان.
  • 2.Le journaliste a fait un reportage sur les réfugiés.
    2. روزنامه‌نگار گزارشی در خصوص پناهندگان تهیه کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان