[اسم]

la rétrospective

/ʀetʀɔspɛktiv/
قابل شمارش مونث

1 پس نمایی مرور بر آثار و زندگی یک هنرمند

  • 1.C'est une rétrospective de Van Gogh.
    1. این یک مرور بر آثار و زندگی "ونگوگ" است.
  • 2.Le musée Beaubourg présente une rétrospective de l'œuvre de Picasso.
    2. موزه "ببورگ" پس‌نمایی آثار "پیکاسو" را به نمایش می‌گذارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان