[اسم]

le radar

/ʁadˈaʁ/
قابل شمارش مذکر

1 رادار ردیاب

  • 1.Utilisation du radar en navigation
    1. استفاده از رادار در مسیریابی

2 دوربین کنترل سرعت

  • 1.Contrôle de la vitesse des voitures par radar.
    1. کنترل سرعت خودروها با دوربین کنترل سرعت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان