[عبارت]

ramener sa fraise

/ʁamne sa fʁɛz/

1 دخالت بیجا کردن مثل خروس بی‌محل سرزده رفتن

  • 1.Je n'allais point ramener ma fraise au congrès mondial.
    1. من ابدا مثل خروس بی‌محل سرزده به کنگره جهانی نخواهم رفت.
  • 2.Tu n'y connais rien du tout et pourtant tu ramènes ta fraise !
    2. تو هیچ چیز اینجا را نمی‌دانی و با این حال دخالت می‌کنی!
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "بازآوردن توت فرنگی‌اش" است و کنایه از "دخالت بیجا کردن" یا "مثل خروس بی‌محل سرزده رفتن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان